متن آهنگ برو سعید ضیایی

منی که هر شب با خیالت نمیبرد خوابم اصلا چیشده واسم گریهات ندارن اثر
آره سخته واسه من باشم توی این بازی وسط تو که با من نبودی چرا میخوردی قسم
هرچی که ساختم زدی داغونش کردی راحت هنوزم بوی تورو میده این اتاقم
ولی خوب من آخرش جدا شده از تو راهم ساختی یه تصویر بد آره بودی تو نامرد
برو که بعد تو شدم از همه آدم زده برو تو خوبی اصلا من بودم آدم بده
از تو فقط تو توی دلم چیزی که دارم غمه یه روزی فرق میکردی واسم قلبا با همه
برو که دنیای تو فرق داره با دنیای من برو که رویامو کشت قلبت با یه حرف
نه نمیفهمی منو تو که نیستی جای من دیگه از دوست داشتنت میخوره حالم بهم
خستمو‌ خستگیه کارات مونده رو تنم خود خوریو بغضمم که دیگه یه طرف
صبرمو‌ سنجیدی گفتی شاید باشه بهترم حالا میگی که همه حرفاتو‌ باید بشنوم
قلبمو دادم بهت حالا که رفتی اومدی من تورو دوست داشتم اما تو نداشتی اونقدی
حقو میدم به تو که فیلم کردی مارو از قدیم من چقدر ساده که حل میشه با تو هر غمی
برو که بعد تو شدم از همه آدم زده برو تو خوبی اصلا من بودم آدم بده
از تو فقط تو توی دلم چیزی که دارم غمه یه روزی فرق میکردی واسم قلبا با همه
برو که دنیای تو فرق داره با دنیای من برو که رویامو کشت قلبت با یه حرف
نه نمیفهمی منو تو که نیستی جای من دیگه از دوست داشتنت میخوره حالم بهم